سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را از خیر پرسیدند فرمود : ] خیر آن نیست که مال و فرزندت بسیار شود ، بلکه خیر آن است که دانشت فراوان گردد و بردبارى‏ات بزرگمقدار ، و بر مردمان سرافرازى کنى به پرستش پروردگار . پس اگر کارى نیک کردى خدا را سپاس گویى و اگر گناه ورزیدى از او آمرزش جویى ، و در دنیا خیرى نبود جز دو کس را : یکى آن که گناهانى ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید ، و دیگرى آن که در کارهاى نیکو شتابید . [نهج البلاغه]

هر چی دلت بخواد

شما کسی هستید که جایی کار می‌کنید، شاید هم فقط درس می‌خوانید، و یا بیشترِ اوقاتِ خود را در خانه سپری می‌کنید. تا حالا شده است به جای موضوعِ اصلی که مشغولِ آن هستید، به چیزی که در حاشیه‌ی موضوعِ اصلی قرار گرفته است دقیق شوید و فکر کنید؟ چه قدر به آن فکر کردید؟ چه ایده‌هایی به ذهنتان رسید؟ می‌دانید اگر همین فکرهایی که در حینِ کار روی موضوعِ اصلی ناگهان ذهنتان را مشغول کرده و بعضی وقت‌ها اتفاقاً‌ ایده‌های جالبی از آن خلق شده، به چه درد می‌خورند؟
به یک نجار فکر کنید. تصور کنید می‌خواهد یک میز بسازد. چوب، سطل چسب، چند تا میخ، چکش و اره حاضر است. همه چیز آماده است که آقای نجار شروع به ساختنِ میز کند. اره را بر می‌دارد، جای برش را تنظیم می‌کند و کار شروع می‌شود. در حینِ کار، یا مثلاً هنگامِ استراحت توجهِ او به سطلِ چسب و دسته‌ی آن جلب می‌شود. این دسته‌ی پلاستیکی چه‌طور ساخته شده است؟ چه‌طور روی بدنه قرار گرفته است؟ چه کار می‌توان کرد که دسته قائم بایستد و روی لبه‌ی سطل که معمولاً‌ آغشته به چسب است، نیفتد؟
بعد از ظهر آن روز را آقای نجار به دسته‌ی سطلِ چسب فکر می‌کند. البته ممکن است به نتیجه‌ی مشخصی نرسد، اما اگر ایده‌ای به ذهنش رسید و در نگاه اول به نظر رسید که جواب می‌دهد، تا آخرِ شب سرحال و راضی است. شاید فردا که دوباره به کارگاهش برگشت، دوباره به یادِ راه‌حلِ ابداعیِ خودش بیفتد. شاید هم نه. شاید فردا آن‌قدر روزِ شلوغی است که آقای نجار ایده‌اش را به کلی فراموش کند و سطل و دسته‌اش را همان‌طور که هست ببیند و استفاده کند.
مستقل از این که صورتِ مسأله‌ مورد بحث، به حرفه‌ی اصلیِ شما مربوط باشد یا نه، وقتی که روی مسأله‌ای تمرکز می‌کنید و برای آن دنبال راه‌حل می‌گردید، ناخودآگاه ذهنتان را عادت می‌دهید که
1. پذیرای صورت مسأله‌ی جدید باشد و نسبت به آن حالتِ تدافعی به خود نگیرد.
2. در پردازشِ اطلاعاتِ ورودی از پدیده‌های بیرونی، دقیق و ظریف عمل کند و به همه‌ی نکات توجه کند.
دفترچه‌ی یادداشتِ ایده به شما این امکان را می‌دهد که بعد از یک بازه‌ی زمانیِ مشخص، چندین راه‌حلِ متفاوت برای یک موضوع گرد آورید. نوشتن هم ذهنِ شما را مرتب می‌کند، هم جلوی آفتِ فراموشی را می‌گیرد.
این دفترچه، نه دفترچه‌ یادداشتِ روزانه است که قرارِ ملاقاتِ هفته‌ی بعد در آن نوشته شود، و نه دفترچه‌ تلفن. بلکه محیطی است که در آن به خودمان اجازه می‌دهیم ساده و کودکانه فکر کنیم، به ذهن اجازه‌ خلاقیت دهیم و فکرهای خوبی را که ممکن است تعدادِ زیادیشان در مدتِ کوتاهی تولید شوند ثبت کنیم. هرچه این فکرها نامأنوس‌تر باشند و قالب‌ها و پیش فرض‌های اضافیِ مرسوم را بشکنند، با ارزش‌ترند.
دفترچه‌ ایده به ما کمک می‌کند که به اطرافمان دقیق‌تر نگاه کنیم و سعی کنیم نکاتِ ریز و ظریفِ پدیده‌ها را درک کنیم. کلنجار رفتن با یک مسأله که هیچ اجبارِ بیرونی برای حلِ سریعِ آن ندارید، بهترین راهی است که می‌تواند ذهن شما را همیشه باز و خلاق نگه دارد.



مجتبی رجب پور ::: یکشنبه 89/3/16::: ساعت 4:10 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 7


بازدید دیروز: 5


کل بازدید :44255
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مجتبی رجب پور
یک آدم ساده مثلیه شهروند معمولی
 
 
 
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<